واکسن 18 ماهگی
روز چهارشنبه 25/5/91 آقا کیارش همراه با مامان و مادر جون و بابا رفتن مرکز بهداشت برای تزریق واکسن 18 ماهگی و بعد از کلی جیغ و داد و گریه بالاخره اجازه دادن واکسن زده بشه . اول که برای قد و وزن وارد اتاق شدیم حواسش رو پرت کردم به نی نی کوچولوی که داشت شیر مادرشو میخورد و بعد از نشستن رو ترازو دوباره شروع به گریه کردن کرد .قدشو به زور اندازه گرفتیم و دور سرش رو هم اندازه نگرفتیم.خودم قبلا اندازشو گرفته بودم.خانم بهورز ازم پرسید سه تا کلمه میگه یا نه؟ منم گفتم ایشون 0 -50 تا کلمه میگن سه تا که چیزی نیست!(آیکون یه مامان ذوق زده ندید بدید ) بعد از اون توی سالن انتظار نشستیم تا بهورز مسئول واکسن ویالای واکسن رو تحویل بگیره و تو اون مدت گل پسر ...