کیارشکیارش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

یک مرد کوچک

اولین گره

1392/10/7 11:59
نویسنده : مامان
321 بازدید
اشتراک گذاری

دو سال و هفت ماهگی

هفته ی پیش تب کرده بود پسرکم.با توجه به اینکه بزرگتر شده تصمیم گرفتم منطقی باهاش صحبت کنم بلکه اجازه ی معاینه کردن بهم بده.اجازه فرمودن ایشون البته با دلخوری نه از ته دل! تو بغلم نشست اتوسکوپو آروم کردم تو گوشش با کلی قربون صدقه درآوردم! با گوشی خوشبختانه مشکلی نداره و احتیاجی به قربون صدقه نبود اما امان از کسب رضایت برای معاینه گلو! دهنش رو باز میکرد ولی همین که آبسلانگ دستم میدید میبست و نق میزد که اینو بزار زمین! بالاخره با همکاری بابا علی یه چیزایی دیدم .البته نمیدیدم هم از بوی بد دهنش معلوم بود چه خبره.خلاصه منظورم این بود که بزرگ شده  خداروشکر .ازون روز به بعد عروسک سارا رو که تاحالا اصلا تحویلش نمیگرفت میاره میده من با چراغ قوه ماشین ته گلوشو معاینه کنم! بعدم میگه این چراغ قوهه برقیه ...میره سیمشو وصل میکنه به میله ی سه چرخش که یعنی به برق وصلش کرده و روشن شده! اینا رو هم گفتم که بگم پسرم در 2 سال و 7 ماهگی جلوی چشمای من با یک گره سیم چراغ قوه رو وصل کرد به میله ی 3 چرخش و من که فکر میکردم اتفاقی اینکارو کرده با دیدن دوباره ی گره زدنش فردای اون روز کاملا توجیه شدم که بله! ایشون بلدن گره بزنن.

لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)