بای بای
امروز صبح با کیارش و بابایی رفته بودیم بانک.من با رییس بانک صحبت میکردم.کیارش هم تو بغل بابایی نشسته بود .یه دفعه یه دختر خانوم خوشکل وارد شدن و آقا پسر منم دست و پاشو گم کردو هی بازبون خودش دختررو صدا میکرد و وقتی میدید دختر خانوم اصلا توجهی بهش نمیکنه دست به کار شدو برای بار اول بای بای کرد!
اینم از روزگار ما! میبینین تورو خدا؟ ما خودمونو کشتیم که یه بار برامون بای بای کنه نکرد اونوقت تا چشمش به یه دختر خوشکل خورد شروع کرد به بای بای کردن!
آخه پسر مامان! از الان باید بدونی که دختر خانما همینطوری جوابتو نمیدن...باید کلی ناز بخری تا یه کم بهت توجه کنن.
الهی من قربون بای بای کردنت برم فرشته ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی