کیارشکیارش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

یک مرد کوچک

واکسن 6 ماهگی

دیروز پسرم رو بردیم مرکز بهداشت گلستان و واکسن ٦ ماهگیش رو زدیم.تقریبا لشکر کشی کرده بودیم.من .مادر جون عمه زهره .بابا و بابایی .همه اومده بودن! آخه من شب قبلش خیلی نگرانت بودم و تا صبح نه خودم خوابیدم و نه گذاشتم بقیه بخوابن! خیلی استرس داشتم مامانی.ولی خدا رو شکر که ایندفعه خوب برات سوزن زدن.از دیشب تا حالا تب کردی و بی حالی. مرتب قطره استامینوفن بهت میدم اما بازم تبت بالا میره .خدا کنه زودتر خوب شی مامان . وزن:هفت و نیم کیلو قد: ٦٨ سانت دور سر: ٤٤   ...
29 مرداد 1390

سلام

نی نی های خوشکل ..آقا پسرا ...دختر خانوما...سلام... من یه مرد کوچیکم که تازه وبلاگ دار شده .البته به زور ...میگین چرا به زور؟ اخه یه نی نی به سن و سال من که نمیدونه وبلاگ چیه!اما امان از دست این مامانا...مامان من از وقتی من به دنیا اومدم بیکار و خونه نشین شده..تفریحش شده اینترنت...هر روز زنگ میزنن بهش که بره سر کار ولی مامانم چون دلش نمیاد منو بزاره مهد نمیره ولی حرصم میخوره! آخه مگه منو از سر راه آورده! خوب یکی نیست بهش بگه تو که اینهمه عاشق کار کردنی چرا منو به دنیا آوردی؟ والا من خودم اون دنیا خوش بودم ..کلی نی نی حوری بودن دور و برم...کلی خدا بهم میرسید...تازه شیرم هم همیشه آماده بود .مثل اینجا نبود که مجبور باشم کلی گریه کنم واسه یه ق...
8 خرداد 1390