کیارشکیارش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

یک مرد کوچک

اوخ شدم!

فکر کنم کیارش بازم میخواد دندون در بیاره.اخه همه چیزو گاز میگیره.تند تند خودشو میرسونه به من و هر جایی از بدنم که دم دستش باشه رو گاز میگیره! منم دادم میره هوا..ولی مجبورم با لبخند داد بزنم آخه میترسه.هی دندون میگیره دست منو.منم همش میگم آخ آخ ....اوخ شدم اوخ شدم...اونم منو نگاه میکنه و میخنده و دوباره دندون میگیره.تازه فکر میکنه چقدرم من از اوخ شدن خوشم میاد! راستی از دیروز تا حالا بعضی وقتها چیزی رو که خودش داره میخوره مثلا پستونک  رو از دهنش در  میاره و میگیره طرف دهن من و زل میزنه به من! حتما میخواد منم بخورم دیگه! قربونت برم که به فکر مامانتی عزیزم!       ...
19 مهر 1390

هفت ماهگی

پسر عزیز من سه روزه که هفت ماهش تموم شده . ٢٨ شهریور بردمش پیش دکترش برای چکاپ. وزن:٧٧٥٠ قد:٦٩ دور سر:٤٤و نیم این ماه کم وزن اضافه کرده بودی منم حسابی نگران هستم.برات سرلاک خریدم اما هنوز بهت ندادم آخه شیر خشک داره و میترسم حساسیت داشته باشی.عوضش حسابی غذا میدیم بهت تا بخوری.نون سنگک . سوپ.حریره بادوم.زرده تخم مرغ.بابایی همیشه بهت انگور میده بخوری اما من مخالفت میکنم ولی کو گوش شنوا! شما هم که خیلی دوست داری. فکر کنم مجرای اشک چشم چپت هم گرفته  چون همش اشک میریزه از چشمت.الهی من فدای اون چشمای قشنگت برم  فرشته آسمونی. هر روز موقع شیر دادن ماساژ میدم چشمتو تا باز شه .خدا کنه باز شه و احتیاج به عمل...
16 مهر 1390

تکامل من

من وقتی 1 ماه و نیم داشتم برای اولین بار آغو گفتم البته خیلی آروم اول مامان باورش نمیشد که من اینکارو کردم اما وقتی روزای بعد تکرارش کردم باور کرد.وقتی 3 ماه و نیمه بودم غلط زدم و به شکم خوابیدم.از اون به بعد توی خوابم غلط میزنم و تا صبح رو شکم میخوابم هیچی هم جلودارم نیس! از 4 ماهگی دلم واسه غذاهای سفره آب میشه.حمله میکنم به سمت غذا ولی از جلوم برش میدارن .قاشقمو میگیرم دستم و میکنمش تو دهنم ولی بهم غذا نمیدن! از 5 ماهگی شروع کردم به پوف پوف کردن و آواز خوندن.ادای مامانمو هم در میارم وقتی لباشو تکون میده و پوف پوف میگه.وقتی میزارنم زمین فوری به شکم غلط میزنم و 360 درجه دور خودم میچرخم.بعدم خسته میسم و گریه میکنم تا یکی بیاد بغلم کنه. ...
16 مهر 1390

خوردن شست پا...

امروز (٥ ماه و سیزده روزگی)پسرم برای اولین بار پاشو کرد تو دهنش و انگشت پاشو خورد...فدات بشم من فرشته ی آسمونی.... صبح رفتم کارت حسابی رو که توی بانک مسکن برات باز کرده بودم گرفتم.توی راه از داروخونه برات قطره میم گرفتم با اینفاکول چون ٢ روزه شکمت کار نکرده!صبح بهت از قطره دادم.امروز خیلی شارژ بودی نمیدونم اثر قطره بود یا چیز دیگه.خدا رو شکر! امید زندگیم دوست دارم.......... عکس در ادامه           ...
16 مهر 1390