کیارشکیارش، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه سن داره

یک مرد کوچک

سینه خیز

راستی من چند روزه که میتونم سینه خیز برم .اول رو دوتا دستم بلند میشم بعد دوتا زانومو خم میکنم  بعدش چند بار سرمو میدم جلو دوباره میدم عقب  ...چند بار این کارو تکرار میکنم مثل حرکت شنا زدن بعد که مطمئن شدم میتونم برم جلو خودمو پرت میکن جلو.مامانم خنده اش میگیره از این کار من .عکسمو مامانم بعدا میزاره ببینید! دندونم هم چن دروزه لثمو شکافته اما هنوز خیلی بیرون نیومده.منم که اصلا نمیزارم مامانم دندونمو ببینه.همش دهنمو محکم میبندم.   ...
22 شهريور 1390

دندون

دیروز در ٦ ماه و بیست روزگی متوجه شدیم که لثه کیارش ورم کرده و عن قریبه که دندون کوچولوش بیاد بیرون.یه کم از سفیدی دندونش هم پیدا است! میخوام براش آش دندونی بپزم اما نمیدونم برای آش دندونی چه آشی باید پخت! بعد از انجام تحقیقات لازم حتما این کارو میکنم. ...
16 شهريور 1390

واکسن 6 ماهگی

دیروز پسرم رو بردیم مرکز بهداشت گلستان و واکسن ٦ ماهگیش رو زدیم.تقریبا لشکر کشی کرده بودیم.من .مادر جون عمه زهره .بابا و بابایی .همه اومده بودن! آخه من شب قبلش خیلی نگرانت بودم و تا صبح نه خودم خوابیدم و نه گذاشتم بقیه بخوابن! خیلی استرس داشتم مامانی.ولی خدا رو شکر که ایندفعه خوب برات سوزن زدن.از دیشب تا حالا تب کردی و بی حالی. مرتب قطره استامینوفن بهت میدم اما بازم تبت بالا میره .خدا کنه زودتر خوب شی مامان . وزن:هفت و نیم کیلو قد: ٦٨ سانت دور سر: ٤٤   ...
29 مرداد 1390

سلام

نی نی های خوشکل ..آقا پسرا ...دختر خانوما...سلام... من یه مرد کوچیکم که تازه وبلاگ دار شده .البته به زور ...میگین چرا به زور؟ اخه یه نی نی به سن و سال من که نمیدونه وبلاگ چیه!اما امان از دست این مامانا...مامان من از وقتی من به دنیا اومدم بیکار و خونه نشین شده..تفریحش شده اینترنت...هر روز زنگ میزنن بهش که بره سر کار ولی مامانم چون دلش نمیاد منو بزاره مهد نمیره ولی حرصم میخوره! آخه مگه منو از سر راه آورده! خوب یکی نیست بهش بگه تو که اینهمه عاشق کار کردنی چرا منو به دنیا آوردی؟ والا من خودم اون دنیا خوش بودم ..کلی نی نی حوری بودن دور و برم...کلی خدا بهم میرسید...تازه شیرم هم همیشه آماده بود .مثل اینجا نبود که مجبور باشم کلی گریه کنم واسه یه ق...
8 خرداد 1390