کیارشکیارش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

یک مرد کوچک

کیارش و بادوم و گوشت کوب!

1391/5/31 18:13
نویسنده : مامان
346 بازدید
اشتراک گذاری

پسر مامان مدتیه عادت کرده به خوردن بادوم پودر شده.هر شب بعد از اینکه میبینه بابا برای خودش بادم پوست میکنه و میخوره هوس بادوم میکنه و میگه: مامان ...بادوم (با دال و میم مشدد) .منم اطاعت امر میکنم و یه کاسه و چند تا بادوم و یه گوشت کوب و یه قاشق میارم توی اتاق و براش بادوم پوست میکنم و با گوشت کوب له میکنم و با قاشق میدم به پسرک تا نوش جان کنه.البته ایشون اینقدرا که من میگم صبر نداره...معمولا اونقدر هول میشه و دست و پاشو گم میکنه که تا میام شروع کنم همه ی بادوم ها رو ازم میگیره و با پوست میندازه تو کاسه و با گوشت کوب روشون میکوبه و همیشه بعد از تذکر من که باید اول بادوم رو پوست بکنه دوباره بادومها رو برمیداره و سعی میکنه پوستشونو جدا کنه.سرعتش توی پوست کندن کمه اما شکم گرسنه این حرفا رو نمیفهمه! با هر ترفندی شده کامل پوستشونو میکنه.به این مرحله که رسید بازم حول میشه و درسته بادوم رو میزاره تو دهنش! اعتماد به نفسش منو کشته .با همون دوتا دونه دندون آسیای سعی میکنه خوردشون کنه و بخوردشون!

niniweblog.com

حالا ببینید وقتی خودش تنهایی میخواد بادوم بکوبه چی میشه...

niniweblog.com

down arrow gif

                     niniweblog.com

 

 

 

 

 

 

                        niniweblog.com

شیرین زبونیهاش:

وقتی شیر میخوره میگم : تو امید منی مامان...

کیارش شیر خوردنو رها میکنه و به خودش اشاره میکنه و میگه: ته؟ امید؟ (بچم به من میگه تو چشمک )

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)