کیارشکیارش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

یک مرد کوچک

بهانه ای برای جشن

1391/7/6 12:33
نویسنده : مامان
2,907 بازدید
اشتراک گذاری

6/7/91

از یه هفته قبل وسوسه شده بودم جشن یک سالگیت رو روز تولد بابا برگزار کنم .هم بهانه ای بود برای جمع شدن فامیل هم دیگه ناراحت نبودم که چرا نتونستم یک ساله شدنت رو جشن بگیرم.

اول نظر مادر جون رو پرسیدم و وقتی دیدم فداکارترین مادر دنیا رو دارم که حاضره در سخت ترین شرایط هم کمکم کنه بیشتر مصممم شدم اینکارو انجام بدم.بابا هم موافق بود و خیلی دوست داشت خانواده خودش رو مهمون کنه و خوشبختانه فرصتش فراهم شد.

قرار شد مادر جون سالاد الویه درست کنن و سمبوسه رو هم من از بیرون سفارش بدم .سفارش کیک و بقیه کارا رو هم با بابا دوتایی انجام دادیم.دوست داشتم کیک کفشدوزک برات سفارش بدم.خوشبختانه قنادی آلما هم کیک مورد نظر من رو سفارش میگرفت هم خیلی منظم و دقیق بود.کلاه تولد با تم کفشدوزک رو هم خودم برای تو و زهرا جون درست کردم .البته دقیقا نیم ساعت قبل از اومدن مهمونا.میخواستم بیشتر از این تزیین کنم و بادکنک بخرم و ریسه ببندم اما خوب با این هم مشغله حتی فرصت سفارش دادن هم نبود.

برای گرفتن کیک که رفتیم قبض قنادی رو گم کرده بودم و نگران بودم مشکلی پیش بیاد.توی یخچال مخصوص کیکای سفارشی همه مدل کیک بود به جز اون که ما سفارش داده بودیم.میترسیدم حاضر نکرده باشه اما وقتی به مسئولش گفتم رفت و کیک رو آورد و خیلی خیلی زیبا بود .علاوه بر اون بوی خیلی خوبی هم میدا و آدم رو وسوسه میکرد به خوردنش.

کیک کفشدوزکی کیارش

شب خیلی خوبی بود.فامیل پدری شما رو دعوت کرده بودیم و با وجود بزن و برقص و همهمه ای که شب تولد امام رضا راه افتاده بود هم من هم بابا و هم شما خیلی خیلی خوشحال بودیم.مخصوصا که همه جوره زهرا جون و هول دادناش و مو کشیدناش رو تحمل کردی و حتی یه آخ هم نگفتی.انگار دیگه شناخته بودیش و میدونستی این کارارو میکنه و دیگه برات عادی شده بود.کلی ژله آماده برای زهرا خریده بودم که اگر بهانه گرفت بهش بدم.همون اول که وارد شد تا دید همه دارن قربون صدقه ی تو میرن ناراحت شد و شرو ع کرد به گریه .روسری خوشکلشو از سرش کشید بیرون و گریه میکرد و تو سر خودش میزد! منم هرکاری میکردم که آروم شه نمیشد.ژله براش آوردم و مامانش آرومش کرد.موقع رقصیدن کولاک کردی.شاید یه ساعت امل داشتی میرقصیدی.وقتی نگات میکردم باورم نمیشد خودتی. دور خودت پر میخوردی و همه مدل میرقصیدی.زهرا جون هم پا به پات میرقصید .

 

 اول شام رو سرو کردیم .تزیین سالاد الویه با من بود.دلم میخواست بهتر از این بشه اما توی اون وقت کم بهتر ازاین نمیشد.

سالاد الویه کفشدوزکی کیارش

سالاد الویه کفشدوزکی کیارش

سالاد الویه کفشدوزکی کیارش

از تمام سفره عکس نداریم.

بعد از شام بازم نی نای نای بود و بعدش هم مراسم کیک  و باز کردن هدایا.

کیک کفشذوزکی کیارش

کیک کفشذوزکی کیارش

کیک کفشذوزکی کیارش

 

کیک کفشذوزکی کیارش

البته من اینجا یادم رفت اون تاجی که برات درست کرده بودم رو سرت بزارم.ناراحت آخر مراسم یادم اومد .اونموقع روی سر تو و زهرا گذاشتم که برای زهرا یه کم کوچولو بود.ولی خیلی خوشکل بود.عکسشو ندارم اما فیلمش هست .

 

خیلی دوست داشتم تمام فامیل رو دعوت میکردم اما ترجیح دادم بزارم برای جشن 2 سالگیت.البته بعد که فهمیدم مامان بزرگم دوباره احتیاج به شیمی درمانی دارن و ایندفعه ریه هاشون گرفتار شده پشیمون شدم که چرا زودتر اینکارو نکردم.اما خوب دیگه گذشته بود.ایشالا تا 2 سالگیت مامان بزرگ من هم خوب خوب شدن.

پسندها (1)

نظرات (10)

مامان کیارش
8 مهر 91 14:59
وبلاگ خیلی زیبایی دارین و صد البته کودک خیلی نازی..... تولدش مبارک باشه کاملا مشخص که وقت و حوصله زیادی واسه تنظیم وبلاگ عزیزت گذاشتی خدا حفظش کنه
ستاره زندگی
8 مهر 91 20:18
کیارش جون تولدت مبارک
زهره مامان آریان
9 مهر 91 1:25
تولد بابایی و پسری با 7 ماه تاخیر مبارک باشه. امیدوارم حال مادربزرگتون هم خوب بشه.
مامانی درسا
9 مهر 91 7:31
سلام تبریک میگم این شب قشنگو بهتون ......بعد میام تمام پستای نخونده رو میخونم فعلا" فقط اومدم یه سلام کوچولو بکنم خوشجالم دوباره اومدم و فرصتی شد به شما و پسر گلم سر بزنم ..... کیارش عزیزم خیلی دوست دارم
مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
9 مهر 91 8:26
تولدت مبارک گلممممممممممم
مریم مامان کیارش
9 مهر 91 21:03
سلام دوست عزیز .ممنون که به ماسرزدید. من هم شما را خواندم تولد کیارش عزیز هم مبارک من هم شما را لینک می کنم
مامان فاطمه
11 مهر 91 13:38
خسته نباشی مامان کیارش من که تولد گرفتم میدونم چقدر آدم تا لحظه آخر میترسه برنامه خراب بشه و چه استرسی رو تحمل میکنه ایشالله صد سال زیر سایه پدر و مادرش زنده و سلامت باشه
سحر مامان كيارش
12 مهر 91 8:54
سلام عزيزم تولد آقاي همسر وگل پسر شيرينت مبارك...شاد باشيد هميشه
مهسا(مامان کیان)
22 مهر 91 10:06
مامان کیارش عزیز ممنون که به وبلاگکیان سر زدید. مبارکتولد پسر نازتون باشه.
اگه بهم گفته بودید که وقت زیادی تا تولد ندارید وسایل تزیین تولد کیان را براتون پست میکردم تا استفاده کنید.
موفقو پیروز باشید.
لینکتون کردم به وبلاگ کیان.


ممنون عزیزم لطف دارین.فرصت خیلی کمی داشتم.
ثمین
27 بهمن 91 20:15
عزیزم منتظر عکسای تولد تون هستیم! ایشاله مبارک باشه!