کیارشکیارش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

یک مرد کوچک

دیگه مرد شدی

1392/2/15 16:51
نویسنده : مامان
412 بازدید
اشتراک گذاری

14/2/92

اولین باری که زمان معاینه ی پزشک گریه نکردی.

برای چکاپ نوبت داشتیم.با بابا جون رفتیم ملاصدرا .همین که به ساختمان پزشکان رسیدیم پرسیدی کجا میخواهیم بریم.بهت گفتم برای اندازه گیری قد تو میریم.میترسیدم اسم دکتر بیارم بزنی زیر گریه.چون توی خونه مدام کنار دیوار می ایستی و ازم میخوای قدت رو علامت بزنم با این کار آشنا بودی.خیلی طول کشید نوبتمون بشه چون خانم دکتر تا یک روز قبل خارج بود و تازه برگشته بود .فکر میکنم به خاطر همین هم اون روز خوش اخلاق تر از قبل بود.فکر میکردم وقتی بریم داخل مطب گریه رو شروع میکنی ولی خیلی راحت روی تخت معاینه نشستی و به قربون صدقه های استاد من گوش دادی! با خودم میگفتم برای معاینه ی گوش دیگه حتما گریه میکنی ولی وقتی اتوسکوپ رو توی گوش کردن باز هم صدات درنیومد و خیلی خوب همکاری کردی. خلاصه یه مرد واقعی بودی اون روز...

قد و وزنت هم خوب بود تنها مشکلی که باهات دارم اینه که شبها زود نمیخوابی.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رضوان مامان رادین
17 اردیبهشت 92 11:41
آفرین به آقای کوچولوی خودمون...دیگه آقا شدی و میری دکتر ...خدا را شکر همه چیز نرمال بود...مشکل خوابو که منم با رادین دارم


در غمتون شریکم پس! این شیطونها همینطورین دیگه کاریشون نمیشه کرد! اما اگه راهی پیدا کردین به منم بگین تا نجات پیدا کنم!